چهارشنبه

حرف شنوی فرزندان












آيا می خواهيد فرزندتان حرف شنو باشد؟

اگر مجبوريد يك حرف را چندين مرتبه براي فرزند پيش دبستاني خود تكرار كنيد تا گوش كند، اين مطلب را مطالعه كنيد. عده اي از پدر و مادرها وقتي مي بينند فرزند كوچكشان به حرفهاي آنها در لباس پوشيدن يا در جمع كردن وسايلش و ... توجهي نمي كند و به تماشاي تلويزيون يا بازي ادامه مي دهد دائم صدايش مي كنند و فرياد مي كشند. آنها فكر مي كنند كه هر چه بيشتر حرفشان را تكرار كنند ، فرزندشان سريع تر گوش مي دهد. در حقيقت، قضيه بر عكس است. به طور معمول اگر قبل از انجام كاري گفته خود را 4 ، 5 يا 6 مرتبه تكرار كنيد، بچه مي آموزد كه نبايد گوش دهد. بچه ها زرنگتر از آن هستند كه ما فكرش را مي كنيم. آنها ارزش زماني كه براي اولين مرتبه او را صدا مي كنيد و زماني كه واقعاً با او كار داريد را مي دانند و احتمالاً از 5 يا 10 دقيقه اضافي استفاده كرده و به بازي خود ادامه مي دهند.

اگرچه هنگاميكه بچه، خود را به نشنيدن زده و يا حرفتان را جدي نميگيرد، بسيار ناراحت كننده است، ولي بچه هاي 4-3 ساله از اين كه ميتوانند با بي اعتنايي و گوش ندادن، والدين را عصباني نمايند، احساس قدرت ميكنند. پس با اين قضيه به طور شخصي برخورد نكنيد. بچه ها در اين سن نميخواهند كه بد و بي ادب باشند، آنها فقط ميخواهند استقلال خود را نشان دهند. البته اكنون، تشويق به عادت خوب گوش دادن، مشكلات گوناگوني را در آينده بر طرف خواهد كرد. به طور مثال فرزندتان در مدرسه مشكل توجه بر روي چيزي را دارد و نمي تواند در درسهايش تمركز كرده و يا دستورات را دنبال نمايد. چنانچه حرفهاي شما را ناديده مي گيرد، نبايد بگوييد اين مسئله به مرور زمان به خودي خود حل خواهد شد. دستورات زير به فرزند پيش دبستاني شما كمك مي كند تا بدون آنكه خود بفهمد، دقت و توجه بيشتري بر روي مسائل داشته باشد.

· عصبانـــــي نشـــــويد.
تلاش كنيد تا آرامش خود را حفظ كرده و با صداي آرام صحبت نماييد ، حتي اگر مجبور شديد براي چند لحظه اي به خلوتگاهي پناه آوريد. هر قدر بلندتر صحبت كنيد، مطمئناً بچه ها نه متوجه صداي بلند شما و نه مفهوم كلماتتان خواهند شد.

· مسائــــل را بــــراي فـــــرزندتان شــــــرح دهيد .
بچه ها هنگامي كه به آنها دستور داده مي شود سر به لجبازي مي گذارند. به جاي آن كه بگوييد، چطور جرأت نمودي سنگها را پرتاب كني!، بگوييد: سنگ براي پرتاب كردن نيست، توپ را پرتاب مي كنند. بدين طريق بر روي رفتارش تأثير گذاشته و راه چاره اي را بدون پرخاشگري به او ، يافته ايد.

· مطالب را به سادگـــــي عنـــــوان نماييد .
به جاي سخنراني كردن به نرمي ولي با قاطعيت حرف بزنيد . به اين طريق او ياد مي گيرد كه راجع به هر كاري كه بايد انجام دهد، فكر كند بدون آن كه نيازي به سرزنش و ملامت براي فراموش كاري يا گوش ندادن باشد.

· از فـــــرزند خود بخواهيد كه مطالب مهـــم را تكــــرار كند.
اين روش موقعي مفيد خواهد بود كه مي خواهيد فرزندتان نتيجه ي كاري را بفهمد. بگوييد : «بايد ماژيك هايت را قبل از نهار جمع كني بگو ببينم كي ماژيك هايت را جمع مي كني؟

· ارتبـــاط واقعــــي بــــرقـــــــرار سازيد.
چنانچه فرزندتان جذب فعاليتي گرديده، به آرامي دست به شانه او زده تا متوجه شما گردد. از او بخواهيد موقعي كه صحبت مي كنيد به شما نگاه كند، اگر بچه تان با چشم ارتباط برقرار مي سازد، برايش بسيار سخت است كه لجبازي نمايد.

· جدولـــــي را تهيــــه نماييد.
چنانچه صبح ها سخت ترين زمان در روز است. به او مسئوليت داده و با كمكش جدولي از تمام كارهايي كه بايد انجام دهد (مسواك زدن، شستن صورت، لباس پوشيدن، خوردن صبحانه و پوشيدن كفشها) تهيه كنيد. بسياري از بچه ها دوست دارند كه جدول را بررسي كرده و موفقيت خود را اعلام نمايند.

· به او تـــــوجه كامـــــل داشته باشيد.
چنانچه مي خواهيد او به حرفهاي شما گوش دهد، بايد به گفته هايش گوش دهيد. بنابراين هنگامي كه روزنامه در دستتان است و آن را مي خوانيد با او صحبت نكنيد. تمام توجه خود را به او داده و اگر امكان پذير نيست، علت آن را برايش شرح دهيد. (عزيزم، اكنون مشغول انجام كاري هستم اما دوست دارم كه به گفته هايت گوش دهم. در عرض پنج دقيقه پيشت مي آيم و به حرفهايت گوش مي كنم.) به علاوه، به آنچه كه او مي گويد اهميت دهيد. چنانچه مي گويد كه سردش شده است ، نگوييد : اينجا آنقدرها هم سرد نيست. به جايش بگوييد: سردت شده؟ بيا برويم و لباس گرمت را برداريم.

· بــــي جهت نگـــــران نشويد.
اكثر بچه هاي كوچك كه در گوش دادن با مشكل مواجه بوده و بعضي اوقات بي قرار مي شوند با كمبود توجه روبرو هستند. افرادي با اين مشكل، اين رفتارها برايشان به صورت عادت در آمده است، بنابراين چنانچه اين بي توجهي در زندگي روزمره اش تأثير گذاشته، بايد مورد ارزيابي قرار گيرد. به خاطر داشته باشيد، در اين زمينه بچه ها با بزرگترها واقعاً فرقي ندارند. بچه ها مي خواهند مثل شما، هنگام انجام كاري، كسي مزاحمشان نشود. اين مسئله مانند اين است كه كتاب جالبي را در دست داريد و حاضر نيستيد لحظه اي آن را كنار بگذاريد . در اين شرايط شخصي مي خواهد شما را وادار به انجام كار ديگري كند. بنابراين اگر مي خواهيد فرزندتان به آنچه كه گفته مي شود دقت كرده و آن را انجام دهد، در حالي كه او را در «هنر گوش دادن» كمك مي كنيد، صبور و با توجه باشيد.


روشهای موثر برای حرف شنوی در کودکان



همه ما مي خواهيم فرزندانمان حرف شنو باشند . وقتي فرياد مي زنيم كه بايست ! نرو وسط خيابان ؛ توقع داريم كودكمان اطاعت كند . يا اگر به او مي گوييم كه برو مسواك بزن ، يا بخواب ، توقع داريم بدون هيچ حرفي اين كار را انجام دهد. خيلي اوقات ، وادار كردن بچه ها به اين كه رفتار شايسته اي داشته باشند مشكل است . روش " هر چه مي گويم همان است " كه بيشتر والدين به آن متوسل مي شوند ، معمولاً بي فايده است . خوشبختانه روش هايي براي اداره رفتار بچه ها وجود دارد كه بدون برخورد ، بدون اشك و قهر ، فرياد ، كتك كاري ، يا توهين ِ زباني است . در اين مبحث سعي كرده ايم اصولي را ارائه دهيم كه عمل به آنها به شما و فرزندتان كمك مي كند تا به هدف مطلوب برسيد . شروع واقعي اين گونه تربيت ، از سال هاي آغاز كودكي است . به خاطر داشته باشيد كه در سنين پيش دبستاني ، بچه ها كارهاي عادي روزمره و مهارت نظم و انضباط را كه لازمه زندگي است ، به راحتي ياد مي گيرند. براي تسليم كردن كودكان روشي كلي وجود دارد كه در همه شرايط ، مفيد است. آنرا ياد بگيريد و بعد در زمينه هاي مختلف امتحان كنيد .

۱- بـــــرخورد مثبت داشته باشيد
به رفتار مناسب فرزند خود توجه كنيد و در همان لحظه از آن تعريف كنيد . سپس از او درخواست نماييد ( يا او را راهنمايي كنيد ) تا فعاليت بعدي را انجام دهد . در اين روش براي هر كاري كه كودك درست انجام مي دهد امتيازي قائل شويد ، به نوعي كه گويي جادويي در كار است ، او به طور باور نكردني ، درخواست هاي بعدي را اجابت مي كند. به طور مثال به او بگوييد :
- آفرين كه يك ليوان شير خوردي . حالا بيا كمي تخم مرغ بخور .
- خيلي خوب مسواك زدي . حالا بيا لباس خوابت را بپوش .

۲- بـــــراي كنتـــــــرل او به نرمــــي رفتار كنيد
هر گاه ازكودك خود خواهشي داريد ، به سمت او برويد و به نرمي او را لمس كنيد . به طوري كه حضور شما تقريباً موافقت كودكتان را ضمانت كند . اكنون درست در جايي هستيد كه فرمان شما به يك عمل تبديل مي شود . شما مي خواهيد فرزندتان ميز را بچيند ، اگر با فرياد از او بخواهيد كه از آن طرف خانه بيايد و ميز را بچيند ، حتماً مؤثر نخواهد بود ؛ بهتر است نزد او برويد و آنچه كه مي خواهيد به او بگوييد ، سپس با او به آشپزخانه برويد . هنگامي كه خواهر و برادر مشغول نزاع و درگيري هستند ، نبايد با داد و بيداد دعوا را متوقف كنيد . به جاي آن ، به طرف آنها برويد و صحبت كنيد . خيلي اوقات همين آرامش شما براي ساكت كردن بچه ها كافي است . اگر مي خواهيد موافقت كودك خود را جلب كنيد كمتر از " نه مؤكد " استفاده كنيد و حتي المقدور از حبس كردن او در اتاقش خودداري نماييد .

۳- فـــــرزند خود را دوباره راهنمايـــــي كنيد
فرزند خود را به سمت رفتار پسنديده هدايت كنيد . اگر او به چيزي دست مي زند كه نبايد دست بزند ، به او بفهمانيد كه دقيقاً چه چيزهايي را مي تواند لمس كند يا بردارد . اگر او روي مبل بالا و پايين مي پرد ، به جاي اينكه او را سرزنش كنيد ، جايي را كه مي تواند جست و خيز كند به او نشان دهيد .

۴- اشياء مخــــرب را از دستــــرس كــــودك دور كنيد
اگر فرزندتان روي ديوار رنگ آميزي مي كند ، مداد رنگي را از دسترسش دور كنيد و برايش توضيح دهيد كه چطور مي تواند از مداد رنگي به درستي استفاده كند .

۵- عــــزت نفس كــــودكان را از بين نبريد
اگر فرزند خردسالتان روي ميز ايستاده و مي خواهيد او را پايين بياوريد ، به او بگوييد " اجازه نداري روي ميز بايستي ، خودت پايين مي آيي يا من كمكت كنم ؟ " در اين صورت شما به نوعي ناتواني هاي او را مهار مي كنيد و اعتماد به نفس از شما به فرزندتان انتقال مي يابد .

۶- فـــــرزند خود را بـــــراي حضـــــور در جمع آمـــاده كنيد
اگر فرزند شما در حضور ديگران بد رفتاري كند ، باعث خجالت شما مي شود و افرادي كه شاهد خرابكاري او هستند رنجيده مي شوند . در اين زمان اگر به او بگوييد " ساكت بنشين " ، معمولاً رفتارش بهبود نمي يابد . قبل از هر وضع جديدي همچون سوار شدن به هواپيما يا حضور در جشن تولد ، موقعيت را براي او شرح دهيد و انتظارات واقعي خود را بيان كنيد . به طور مثال بگوييد : وقتي سوار هواپيما مي شويم ، در آنجا صندلي مخصوص خودت را داري و بايد كمربندت را ببندي . مي تواني كتاب بخواني ، چيزي بخوري يا با اسباب بازي كوچكي بازي كني . وقتي فردا به جشن تولد مي رويم ، از تو انتظار دارم شلوغ نكني و هنگامي كه دوستت كادوهايش را باز مي كند ، بنشيني و تماشا كني .

۷- به كـــــودك كمك كنيد كه كمــــي جلوتـــــر را ببيند
بچه ها در هر موقعيتي كه قرار دارند ، رويدادهاي بعدي را نمي بينند و فقط در لحظه زندگي مي كنند . براي همين ، هنگام گــذر از مرحله اي ديگر ، دچار مشكل مي شوند . بنا براين بهتر است هنگامي كه مي خواهيد او را از جايي كه دوست دارد به جاي ديگري ببريد ، ابتدا پنج دقيقه قبل او را مطلع كنيد كه تا چند لحظه ديگر بايد اينجا را ترك كنيد . اگر بي خبر دست او را بگيريد و به جاي ديگري ببريد باعث آزار او مي شويد .

۸- از جايـــــي كه بـــــــراي او مشكل ساز است دور شويد
اگر هر بار با كودكتان به سوپر ماركت رفتيد و با مشكلاتي روبرو شديد ، زماني به آنجا برويد كه كسي از او نگهداري مي كند. بهتر است مدت يك ماه به او فرصت دهيد و او را همراه خود به خريد نبريد ، اين مدت ، زمان مناسبي است كه اين چرخه منفي بشكند و به شما و فرزندتان اجازه دهد كه روال عادي پيدا كنيد .

۹- كـــــودكتان را به جاي ديگـــــري ببريد
اگر در رستوران هستيد و او بهانه گيري مي كند ، كودكتان را برداريد و از آنجا خارج شويد . اغلب بيرون رفتن و انتقال او به جايي ديگر ، باعث آرامش او مي شود . كارهاي روزمره را به طور منظم انجام دهيد . لباس پوشيدن ، مسواك زدن ، باز كردن در ، تميز كردن اسباب بازيها ، رفتن به رختخواب ، همه اينها مجموعه اي هستند كه رويدادهاي مهم روزانه محسوب مي شوند. شما مي خواهيد فرزندتان هر يك را با موفقيت پشت سر بگذارد و در گذر از هر مرحله ، رفتار مناسبي داشته باشد . اما ممكن است رفتارهاي منفي مثل فرياد زدن نيز به سرعت در روال عادي روزمره جاي بگيرد .

۱۰- در هــــر مـــــرحله او را راهنمايــــي كنيد
دقت كنيد كه هر يك از مراحل رشد كودكتان در كارهاي روزمره پنهان شده است . او به تدريج مي تواند كفشهايش را بپوشد و يا به حمام برود . شما نخست بايد او را از لحاظ فيزيكي ( در هر مرحله انجام امور روزانه ) راهنمايي كنيد و بعد فقط نظاره گر باشيد . مثلاً به او بگوييد : " من نمي توانم لباست را دربياورم ؛ اما تو را تماشا مي كنم كه چطور اين كار را مي كني ."

۱۱- گاهـــــي بعضي امـــــور را به كـــــودك يادآوري كنيد
بچه ها به راحتي ممكن است چيزي را فراموش كنند . اين وظيفه شماست كه بعضي موارد را به آنها تذكر دهيد . مثلاً اگر كودك شما فراموش كرد به دستشويي برود . بايد با مهرباني به او بگوييد " وقت دستشويي" رفتن است . يك كلمه ي ياد آوري براي او بسيار مفيد خواهد بود .

۱۲- هنگام فــــرمان دادن به كودك ، از دستورات واضح و روشن استفاده كنيد
به جاي اينكه بگوييد " اتاقت را مرتب كن " بهتر است به مورد مشخصي اشاره كنيد . يعني بگوييد كتاب ها را در قفسه آبي ، و اسباب بازي ها را در قفسه پاييني بگذار. هر قدر فرمان هاي شما واضحتر باشد پذيرفتن آنها براي كودك آسانتراست.

۱۳- علت انجام هــــر كاري را بــــراي كودك توضيح دهيد
همانطور كه شما و فرزندتان در حال مسواك زدن هستيد ، براي آگاهي او توضيح دهيد كه چه كار مي كنيد و چرا . مثلاً بگوييد : " ببين من خمير دندان را به تمام دندانم مي رسانم . مي خواهم همه ي جوجوهايي كه آنجا زندگي مي كنند را در بياورم . حالا با آب ، دهانم را مي شويم ، غرغره مي كنم و بعد آب دهانم را بيرون مي ريزم . بيا با هم اين طوري مسواك بزنيم ".




حرف شنوی در كودكان



در تربيت مؤثر ، وجود حد و مرز براي بچه ها ضروري به نظر مي رسد. اگر ما آنها را درست راهنمايي كنيم، فرزندانمان آماده پذيرش مي شوند. چرا كه اساساً بچه ها مايلند والدين خود را خشنود سازند. اما اكثر ما در تعيين حد و مرز براي كودكانمان مهارتي نداريم. زياد صحبت مي كنيم ، بسيار عاطفي برخورد مي كنيم و نمي توانيم به طور واضح منظور خود را بيان كنيم. اگر مي خواهيد فرزندانتان از شما حرف شنوي داشته باشند ، مثلاً كتك كاري نكنند، اسباب بازيهايشان را مرتب كنند يا به موقع به رختخواب بروند، بهتر است ده راهبرد زير را به كار گيريد.

۱- واضــــــح و روشن صحبت كنيد.
والدين براي حد و مرز گذاشتن و ادب كردن فرزندانشان سربسته و مبهم صحبت مي كنند ، مي گويند « مؤدب باش، اذيت نكن ، شلوغ نكن » . اين راهنمايي هاي كلي براي هر كودكي معني خاصي دارد. بچه ها از ما مي خواهند ، انتظاراتمان را به طور روشن و واضح بيان كنيم. حد و مرز مشخص به كودك مي گويد دقيقاً چگونه بايد رفتار كند. مثلاً در " كتابخانه آهسته صحبت كن ، وقتي از خيابان عبور مي كنيم دست مرا بگير يا موقع غذا حرف نزن". اين راهبرد در واقع ميزان پذيرش و حرف شنوي كودكتان را افزايش مي دهد.

۲- انتخابهاي ديگــــر را به كـــودک پيشنهاد كنيد.
در بسياري موارد مي توانيد به فرزندتان فرصت يك انتخاب محدود شده بدهيد تا خودش تصميم بگيرد چگونه دستورات شما را انجام دهد. گاهي آزادي عمل در تصميم گيري ، به كودك احساس قدرت و تسلط مي دهد كه به تدريج مقاومت در برابر والدين را كاهش دهد. به طور مثال به او بگوييد : « الان وقت استحمام است. مي خواهي دوش بگيري يا در وان حمام كني ؟ » « مي خواهي نيم ساعت صبح ، نيم ساعت بعدازظهر رياضي تمرين كني ؟ يا يك ساعت صبح ؟ » از اين رو والدين بهتر و سريع تر مي توانند به كودك خود پيشنهاداتي بدهند. آنها انتخاب محدودي براي كودكان تعيين مي كنند. اما مي توانند تغييراتي در آن پديد آورند. به عبارتي ديگر اين گونه انتخابها محدود ، اما تغيير پذيرند.

۳- قاطــــــع باشيد .
زماني كه عدم پذيرش و سرپيچي رخ داده باشد و شايد كودك به خودش يا ديگران آسيب برساند. به موقعيت محدوده كننده قاطع نياز داريم. يك محدوديت قاطع به كودك مي گويد بايد رفتار نامطلوبش را متوقف كند و فوراً حرف شما را بپذيرد. مثلاً : « همين الان برو تو اتاقت » ، « بس كن اسباب بازيهايت را پرت نكن » . البته اين قاطعيت از طريق جديت در چهره و صدا به خوبي نمايان مي شود. همان طور كه نرمش بيش از حد والدين براي كودك مفيد نيست ، رفتار خصمانه والدين نيز براي آنها مضر است. اما قاطعيت مرز بين نرمش بيش از حد و رفتار خصمانه است.

۴- بــــر نقاط مثبت فـــــــرزندان تأكيد كنيد.
بچه ها بيشتر پذيراي فرمانهاي مثبت هستند تا منفي. به طور كلي بهتر است واضح و روشن به كودك بگوييد بايد چه كار كند . دستورات منفي مثل نرو، نريز ، نكن به كودك مي گويد چه چيزي قابل قبول نيست ، اما رفتاري كه از او انتظار مي رود را بيان نمي كند. والدين مستبد اغلب از فرمانهاي منفي استفاده مي كنند، در حالي كه والدين موفق دريافته اند بيشتر بايد از فرمانهاي مثبت استفاده كنند.

۵- بـــــــي طــــرفــــي خـــودتان را اعــــــــلام كنيد.
وقتي مي گوييد : « الان برو بخواب » ممكن است نيروي كشمكش شخصي بين او و شما ايجاد شود. روش بهتر اين است كه دستورات را به حالت غير شخصي بيان كنيد. به طور مثال به او بگوييد « ساعت نه است و وقت خواب تو » و به ساعت اشاره كنيد. در اين حالت هر اعتراض و حس ناخوشايندي پديد بيايد، بين كودك و ساعت است ، نه بين او و شما. يا هنگامي كه به او مي گوييد«: خانه جاي توپ بازي نيست» او از اين قاعده ناراحت مي شود نه از شما .

۶- توضيح دهيد چـــــرا محدوديت لازم است.
مردم وقتي در مورد قاعده يا دستوري توجيه شوند ، بهتر مي توانند آن را بپذيرند ، اما در غير اين صورت آن را مستبدانه مي پندارند. بنابراين هنگامي كه براي اولين بار كودك را در موقعيت محدود كننده قرار داديد توضيح دهيد چرا فرزندتان بايد آن را بپذيرد. شناخت علت قواعد، باعث مي شود رفتار مناسب در كودك دروني شود. يعني تمايلات دروني اش، او را مطيع قوانين خانواده مي سازد. براي بيان علت قوانين به جاي اين كه از توضيحات طولاني ، كه بچه ها را خسته مي كند، استفاده كنيد. به طور خلاصه ، دليل يك دستور را بيان كنيد. مثلاً : "ديگران را نزن ! چون بدنشان درد مي گيرد" يا " وقتي اسباب بازي را از دست بچه هاي ديگر مي گيري ، آنها ناراحت مي شوند، چون هنوز بازيشان تمام نشده است. "

۷- چاره ديگـــــري پيشنهاد كنيد.
هرگاه رفتار كودكي را محدود كرديد، سعي كنيد به يك فعاليت قابل قبول ديگر اشاره كنيد. از اين طريق شما مستبد به نظر نمي رسيد و فرزندتان حس نمي كند كسي اختيارش را سلب كرده است و احساس محروميت هم نمي كند. بنابراين مي توانيد بگوييد : « پسرم نمي تواني قبل از شام شكلات بخوري ، اما بعد از شام مي تواني بستني و هم شكلات مورد علاقه ات را بخوري » با پيشنهاد چاره ي ديگر مي توانيد ، هنگامي كه احساس كودك شما قابل پذيرش است، او را تربيت كنيد.

۸- در تــــــــــربيت كـــــودكان ثابت قـــدم باشيد.
تعيين حد و مرز براي كودكان ، هنگامي مؤثر است كه اين قوانين ثابت باشند. به عبارت ديگر، در هر خانه بايد ضوابط خاصي حاكم باشد و والدين همواره به آن پايبند باشند و آن را تغيير ندهند. مثلاً اگر ساعت خواب ، يك شب هشت و شب ديگر هشت و نيم و شب بعد نُه باشد ، به جاي همراهي ، مقاومت بچه ها را در پيروي از اين برنامه به دنبال خواهد داشت. سختي اين روش در اين است كه قوانين مهم و روزمره خانواده بايد هر روز به موقع اجرا شوند تا تأثير گذار شوند.

۹- رفتــــار ناپسند را تذكـــــــر دهيد.
مهم نيست بدرفتاري كودك چه باشد، ما بايد براي او روشن كنيم كه رفتارش را ناپسند مي دانيم و آن را قبول نداريم. بنابراين به جاي اين كه بگوييم « پسر بد» يعني خودت را قبول نداريم، بايد بگوييم « كتك كاري نكن » يعني رفتارت را رد مي كنيم.

۱۰- احساسات و عـــــواطف خود را كنتــــرل كنيد.
بنا به گزارش پژوهشگران ، هنگامي كه والدين عصباني هستند ، فرزندان خود را شديداً تنبيه مي كنند و بيشتر از قبل مورد آزار زباني و بدني قرار مي دهند ، گاهي اوقات به جاي خشونت و رفتار خصمانه بايد آرامش خود را حفظ كنيم، نفس عميق بكشيم و تا ده بشماريم . اساساً تربيت يعني آموزش رفتار صحيح به كودكان ، اما اگر شما عصبي يا احساساتي باشيد نمي توانيدآموزش را به طور مؤثر انجام دهيد. مثلاً به جاي اين كه به كودك خود حمله كنيد و حرف ناشايستي به او بزنيد بهتر است يك لحظه صبر كنيد ، بعد با آرامش از او بپرسيد « اينجا چه خبر است؟ » . همه ي كودكان به راهنمايي والدين براي شناخت رفتار پسنديده نياز دارند. مهارت ما در ايجاد قوانين و محدوديتها ، همكاري بيشتري از جانب فرزندان براي ما به ارمغان مي آورد.